سخنرانی شیخ یوسف قرضاوی در مراسم تودیع عباس خامهیار
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۹۹۴۷
خداوند را سپاس میگوییم که با نعمت او نیکیها تکامل مییابند، و او را سپاس میگوییم که ما را به این راه هدایت کرد وگرنه هرگز چنین سعادتی نصیبمان نمیشد.و خالصانهترین درودها را به آموزگار بشریت و هدایتکننده آنان به راه خیر و نیکی و رشادت، سرور، امام، مقتدا و یاور ما حضرت محمدبن عبدالله(ص) میفرستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برادران عزیز! سخنم را با درود و سلام اسلامی بر شما آغاز میکنم، پس سلام و درود و رحمت خداوند بر شما باد.
در حقیقت برای من مایه افتخار است که در میان شما در این مراسم باشم. مراسمی که برای تجلیل و قدردانی از برادر عزیز و محبوب و ارزشمند ما، دکتر عباس خامهیار رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر برگزار شد. او این سالها را با همت، نشاط و همکاری و تعامل سپری کرد به طوری که همچون نسیم سحر، و عطرافشانیهای گل بر ما گذشت. آنگونه که میدانید مردم بر سه دسته هستند.
گروه اول: آنان که وارد دیاری میشوند و مدتی در آن توقف میکنند و سپس از آن خارج میشوند اما هیچ کس متوجه ورود و خروج آنان نمیشود.
گروه دوم: آنان که اثر سویی از خود به یادگار میگذارند و هرگاه مردم از آنها یادی کنند، از شر آنها به خداوند پناه میبرند.
گروه سوم: کسانی هستند که چون وارد دیاری شوند اثر خوب از خود بر جای میگذارند، همه از آنان به نیکی و خوبی یاد میکنند.
این اثر ممکن است یک موضعگیری پسندیده، کار نیک و یا نقل قولی باشد. همان گونه که از رهبر شهیدمان استاد حسن البنا شنیدهام که میفرمود:
از نشانههای مرد نیکو این است که هر جا برود آثار نیکی از خود بر جای میگذارد. این اثر او در دلهای مردم و زندگی آنان ثبت میشود که همواره مردم با دیدن آن اثر نیک به یاد آن فرد صالح میافتند و چون یاد او فراموش شود این کار نیک، او را به ذهن مردم بازمیگرداند.
برادر ما دکتر عباس خامهیار از این دسته افراد بود که از خود آثار شایستهای در میان ما بر جای گذاشت، همین آثار در غیبت آنان گویای لطف، محبت و مهربانی آنان خواهد بود. علاوه بر این، خداوند ویژگیها و فضایل نیک به ایشان عنایت نموده است:
ویژگی اول: اخلاص او است. او در عمل و نیل به هدف، خلوص نیت داشت. این اخلاص، خود یکی از دلایل موفقیت و کامیابی است. در روایت هم آمده است: در کار خود با اخلاص باشید تا از کمترین پاداش آن نیز برخوردار شوید.
ویژگی دوم: آگاهی همراه با رشد و یا رشد همراه با آگاهی اوست. برخی از مردم با اخلاص هستند اما آگاه نیستند، برخی هم دلی پاک دارند اما از عقل و هوش کافی برخوردار نیستند، اما برادر ما عباس خامهیار هم خلوص نیت و هم آگاهی کامل به او عنایت شده آن گونه که با سیاست و کیاست با مسائل برخورد میکند. میداند که چه کاری را باید انجام دهد یا ندهد و شرط شایسته و بایسته چیست؟ و چه کسی شایسته چه مقامی است؟ آیا این شخص در جای دیگر نیز شایسته است یا نه؟ آیا میتواند در کنار فرد دیگری عامل باشد یا نه؟ و این خود عین رشد و آگاهی کامل است و آگاهی فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز در بر دارد.
ویژگی سوم: نشاط، ویژگی مهمی است که آقای دکتر خامه یار از آن برخوردار است؛ چراکه ممکن است انسان از آگاهی و اخلاص برخوردار باشد اما نشاط لازم را نداشته باشد. انسان سست و بینشاط نمیتواند تحرک داشته باشد. حرکت نشاندهنده برکت و بیتحرکی مساوی با هلاکت است. برادر ما عباس سرشار از نشاط بود، این سو و آن سو، همه جا، با افراد دیدار میکرد. تماس میگرفت. سمینار برگزار میکرد. در مراسم دیگران شرکت میکرد. همواره در جنب و جوش بود و این یکی از ویژگیهای خوب او است.
ویژگی چهارم: خوشرفتاری، خصلت خوبی است که خداوند به او عنایت کرده است. هنگامی که خداوند متعال پیامبر اسلام(ص) را ستود به او فرمود: «و به راستی که تو از اخلاق والایی برخوردار هستی» و پیامبر نیز هدف رسالت خود را چنین بیان کرده است «من فرستاده شدهام تا ارزشهای اخلاقی را تکامل بخشم». و همچنین فرمود: «در روز قیامت اخلاق سنگینترین وزنه ترازوی عمل خواهد بود».
انسان نمیتواند با اموال خود رضایت مردم را به خود جلب کند اما با اخلاق، گشادهرویی و رفتار زیبنده میتواند رضایت مردم را به دست آورد و برادر ما عباس، چنین فردی بود. با همه خوشرفتاری میکرد. شاعر عرب میگوید: از میان مردم گروهی از مال و گروهی از خوشرفتاری برخوردار میشوند. پس هرگاه از اخلاق خوب برخوردار شدی، بدان که خداوند روزیدهنده تو را برای خود برگزیده است.
بنابراین اخلاق خوب ویژگی شایسته است. کردار نیک نعمتی است از سوی خداوند متعال، و نیکرفتاری ویژگی برادر ما عباس گردیده بود. این ویژگی او را نزد تمام کسانی که او را شناختهاند عزیز کرده است. به همین دلیل است که هر کس او را شناخت یاد نیکی از او در خاطر دارد. راز این تجمع عظیم برای خداحافظی با او همین است و همه آنان برای او آرزوی توفیق و کامیابی دارند.
از پیامبر(ص) روایت شده است که درباره حضرت سلمان فارسی فرموده است: «سلمان از ما اهل بیت است» و ما میگوییم: عباس از ما ملت قطر بلکه از ما عربها است... چراکه عربیت، عرق یا نژاد نیست و همان طوری که در حدیث آمده است: عربیت هیچ دریچه و یا مرجعیتی نیست، بلکه یک زبان است. هر کس به زبان عربی سخن بگوید عرب است، عربیت زبان و فرهنگ است و عباس زبان عربی را خوب یاد گرفته و فهمیده و توانسته است مراد و خواسته خود را با آن بیان کند و فرهنگ آن را دریابد. به همین دلیل است که میگوییم او را عرب و قطری میشماریم.
از خداوند متعال میخواهیم که برادرمان و محبوبمان، عباس را هرجا که باشد سالم و موفق بدارد. به او میگوییم که دین و امانتداریها و عاقبت تو را به خدای بزرگ میسپاریم، امید است خداوند، تقوای تو را بیشتر کند، سختیهای سفر را بر تو آسان گرداند و هر جا که باشی خیر و برکت از آن تو باد.
سلام ما را به برادرانمان در تهران و سراسر ایران برسانید. از خدا میخواهیم بار دیگر ما و شما را بر گرد آنچه موجب رضای اوست جمع کند. انشاءالله.
6565
کد خبر 1679750منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: عباس خامه یار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۹۹۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و اسرائیل بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. به گزارش اعتماد، تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است. از آنجا که 10 روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید: آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟ هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟ نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود. و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد. با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟ اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد. پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟ در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد. پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود . ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم. پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است. پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟ در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید. بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد. آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟ طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است. گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟ به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است. ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند. این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد. رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است. بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد. نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت. کانال عصر ایران در تلگرام